این مقاله به مهمترین نکات و موارد اصلی در شکلگیری بانکهای آینده و ایجاد نوآوریها و خلاقیتهای مالی برای ساختن فرآیندهای کاری کارآمد از دیدگاه EY میپردازد. موضوع اصلی روند تغییرات و پیشبینی فرصتها و چالشها طی 15 سال آینده است و سعی شده است تصویری از یک بانک جهانی و مقبول در سال 2030 میلادی ارایه شود. در واقع پرسش این است که یک بانک در سال 2030 چه شکل و ساختاری باید داشته باشد؟ و در پاسخ، به توصیف طرح و حوزههای سازنده آن پرداخته شده است. شکل فوق شِمای کلی از 4 تغییر اساسی و 8 حوزه اصلی بانکها طی دو دهه آینده را نشان میدهد که هر مورد آن به تفصیل بیان خواهد شد.
بانکداری جهانی (Global Banking) در اولین دهه قرن 21 آغاز و شروع به تغيیرات اکثر دامنههای مرتبط کرد. بحران و قرضهای بالای مالی به خصوص در اقتصاد غرب
باعث شد تجدید نظری جدی در شیوه بانکداری و مدلهای کسب و کار صورت گیرد. در این نوشته 8 حوزه اصلی و نکات حایز اهمیت آنها مشخص شده است که طی 15 سال آینده بصورت عملی در صنعت بانکداری موثر خواهند بود.
1- سرمايهداری دولتی: نيرويی جديد در بانکداری جهانی
l شرکتهای دولتی يک نيروی غالب در اکثر صنايع اصلی يک کشور از جمله سرويسهای مالی هستند؛ بنابراين يک سوال اصلی تاثير اين نوع نيروها در بانک 2030 است. بانک 2030 به خودی خود يک شرکت دولتی يا تحت حمايت دولت نيست بلکه به ناچار رقبا و مشتريان زيادی از اين نوع خواهد داشت. کار کردن موثر در کنار چنين ساختاری نياز به درک عميق از اهداف، انگيزهها، نقاط قوت و ضعف آنها دارد. بنابراين بانکهای آينده بايد خود را به درک اين شرکتهای جديد مجهز کنند.
l گرايش كشورهاي جهان سوم به خصوصيسازي قبل از آنكه زاييده نياز واقعي پديدار شده از متن اقتصادي آنها باشد، از فشارهاي محيطي و تمايل به همگامي با اقتصاد جهاني منتج شده است.
2- ملیگرايي در برابر جهانیسازی
l قرار گرفتن محدوديتها در مدل جهاني، عدم تعادل در سياست کشورها، بحث منابع ملی يک کشور، تجارت منطقهای و بينالمللی
l پيشرفتهاي فناوري و ارتباطات، امکان ادغام شمار بيشتري از اقتصادهاي ملی و محلی را در اقتصاد جهانی فراهم آورده و حجم بسيار زيادي از فعاليتهاي اقتصادي روز افزون را به شبکههاي اقتصادي جهانی پيوند خواهد زد.
3- جريان تجارت: منبعی برای فرصتها و تهديدات
l باید اختلاف تجارت بين کشورهای توسعهيافته و کشورهای درحال توسعه با نبود جنگ و مشکلات نظامی کم و حجم مبادلات بالا رود. سرويسهای تجارت مالی مثل خون برای ساختار تجارت بينالمللی عمل میکنند که به شرکتها اجازه میدهند بصورت جهانی کسبوکار داشته باشند.
l در بحث صادرات و ميزان مبادلات بينالمللی، چين بيشترين صادرات در سال 2011 با سهم 13 درصد از کل دنيا و آمريکا در مرتبه دوم با 10 درصد قرار دارد.
l يک چالش اساسی دسترسی بانکها به دلار به عنوان يک ارز ذخيره بينالمللی است.
l از آنجاييکه درجهان امروزی هيچ کشوری قادر نيست و يا برای هيچ کشوری از نقطه نظر اقتصادی و مطلوبيت بهصرفه نخواهد بود که تمامی مايحتاج خود را توليد نمايید، بنا بر پيروی از اصل تقسيم کار بينالمللی، توسل به تجارت خارجی زمينههای رشد پتانسيلهای اقتصادی و منابع بشری جوامع را فرآهم نموده و باعث آن ميگردد تا زمينه برای ساختاری متوازن درسطح جهان ميسرگردد تا هر يک از اين روند نفع برده و به رشد اقتصادی برسند.
4- سرمايهگذاری در بازارهای جديد: ارادهای که پديد آمده است
l تا سال 2030 بازارهای زيادی که امروزه در حال رشد و يا پديد آمدن هستند، بالغ خواهند شد. بنابراين چنين مواردی در يک پروسه بلند مدت بايد جايگزين بازارهای فعلی شوند. بازارهايی مثل آفريقا، آسيا و آمريکای لاتين که مطالعهای موردی بر روی قاره افريقا و کشور نيجريه نیز انجام شده است.
l افزايش پيچيدگیهای دنيای تجارت، تلاش افراد و سازمانها برای دستيابی به مزايای رقابتی، گسترش بحرانهای مالی، فشارهای فزاينده سياسی و بسياری از عوامل ديگر، اهميت تحليل بازارهای مهم را جهت سرمايهگذاری در دو دهه آينده ضروری مینمايد.
5- جمعيت شناسی: جمعيت شهری بيشتر
l روند تغيير جمعيت نشان میدهد که در آينده با جمعيتی سالخورده روبرو خواهيم بود و بنابراين برای بازنشستگی اين طيف بايد برنامهریزی کرد. بخش اعظم اينکار با همکاری شرکتهای بيمه و دارايی (همان بانکها) انجام میشود.
l يکی از مواردی که ارتباط تنگاتنگ با ثروت و دارايی مردم دارد، ميزان شهری شدن است که منجر به افزايش تقاضاهای مالی و خريد و فروش بيشتر میگردد.
6- ارتباطات خردهفروشی: روابط شخصیتر و اعتماد بيشتر
l استفاده از داده کاوی و شبکه اجتماعی، شخصیسازی، آينده شعب
در ارتباطات خردهفروشی و کنترل بيشتر ارتباط سمت مشتريان است، تغيير بانک توسط مشتريانی که به دنبال کالا و خدمات برتر هستند زياد رخ میدهد.
l تا سال 2030 بواسطه رشد و تغيير تکنولوژی، ارتباط مشتری و بانک بسيار متفاوت از امروز است؛ بانکها با آزمايشات و تحليلهای عميق دادهای، به دنبال حداکثر کردن سفارشیسازی خدمات هستند.
l بانک 2030 از خارج بصورت صدها شعبه بانک به نظر میرسد که هر کدام برای طيف خاصی از مشتريان مناسب است.
مطالعات نشان میدهد مشتريان بانکها مراجعه به شعب را برای تراکنشهای پيچيده و انجام اينترنتی را برای تراکنشهای ساده ترجيح میدهند.
7- پرداختها: بازارها و مدلهای جديد
l در سالهای آتی نحوه پرداختها فرق خواهد کرد و تعداد ATMها (دستگاههای خودپرداز)، POSها (نقاط فروش) و PSPها (ارایهکنندگان خدمات پرداخت) افزايش پيدا خواهد کرد.
l انتقال الکترونيکی وجوه و تبديل واحدها بصورت اتوماتيک انجام خواهد شد.
l ميزان نفوذ ارتباطات و تلفنهای همراه بسيار زياد خواهد گردید.
l در مجموع پرداختهای ارزانتر، سريعتر، فراگير و تمام وقت رشد خواهند کرد.
l بحث امنيت و خصوصیسازی پرداختها داغ خواهد شد.
8- انرژی: به چالش کشيدن نظم سابق توسط فناوری
l نوسانات قيمت يکی از تاثیرهای بازار آينده انرژی و پول نفت است. تنظيم بازار عرضه و تقاضا و تاثیر سياست کشورها بر اين بازار کاملا مشهود است.
l رشد سريع اقتصادی در كشورهای درحال توسعه و رشد مداوم در كشورهای صنعتی سبب افزايش تقاضای انرژی خواهد شد.
l اهميت انرژی در فرآيند توليد محصولات مختلف از يک سو و کميابی آن از سوی ديگر، توجه هر چه بيشتر را برای استفاده کارآمدتر از اين عامل میطلبد.
l تفاوت ساختار کشورهای در حال توسعه و توسعه يافته به دليل متفاوت بودن برخورداری از منابع انرژی.
l پيشرفتهای تکنولوژی در سالهای اخير نشان میدهد که برخی از منابع غيرقابل دسترس سابق را میتوان به کار گرفت.